اصولا گذر زمان و درگیری با مسائل روزمره ، خواه ناخواه باعث فراموشیِ خاطره ها و مسائلی که در گذشته با آنها روبرو بودیم میشود . فراموشی میتونه نعمت بزرگی به حساب بیاد ، خاطرات بد گذشته در ذهن ما جایی نخواهند داشت ، اما جدا از خاطرات بد ، مسائل و موارد دوست داشتنی هم به همراه آنها بدست فراموشی سپرده خواهد شد .
ما در این مطلب به سراغ خاطرات شیرین و بعضا تلخ گذشته که در زندگی داشتیم میپردازیم ، مواردی که به آن نوستالژی گفته میشود .
نوستالژی Nostalgia (به پارسی: یادمانه) را میتوان به طور خلاصه یک احساس درونی تلخ و شیرین به اشیا، اشخاص و موقعیتهای گذشته، تعریف کرد.
برای سفر به گذشته آماده اید ؟ پس در ادامه با ما همراه باشید.
-اسم بازیش فکر بکر بود
با اینکه راهنمای بازی هم داشت ولی آخرشم نفهمیدیم چی بود بازیش !
زبل خان
از توی شلوارش همه چی در میاورد
گاهی اوقات یه خونه هم از توش در میاورد!
سلمونی های اون زمان از اینا استفاده میکردن
وقتی آرایشگر دست به کار میشد
موها رو میکند که اشکمون رو در میاورد
صدامونم در نمی اومد !
اینا دارن زندگی میکنن یا ما؟
دختری به کوروش کبیر گفت:من عاشقت هستم....
کوروش گفت:لیاقت شما برادرم است که از من
زیباتر است و پشت سره شما ایستاده،دخترک
برگشت و دید کسی نیست. کوروش گفت:اگر عاشق
بودی پشت سرت را نگاه نمیکردی
هر وقت که زمین خوردی ، دست کم چیزی از زمین بردار...
--------------------
اگر می خواهید اخلاق کسی را امتحان کنید ، به او قدرت بدهید.
--------------------
اگر تمام شب را برای از دست دادن خورشید ، اشک بریزی ، لذت دیدن ستاره ها را از دست می دهی.
--------------------
به نور نگاه کن ! سایه ها پشت سرت خواهند بود.
--------------------
هرگز امیدی را از کسی سلب نکن ، شاید این تنها چیزی است که او دارد.
--------------------
حسود فکر می کند که اگر پای همسایه اش بشکند ، او بهتر می تواند راه برود.
--------------------
کسی که کاری نمی کند ، اشتباهی نمی کند و کسی که اشتباهی نمی کند ، چیزی یاد نمی گیرد.
--------------------
خوش بین باشید ، اما خوش بین دیرباور.
--------------------
کسی که سوال می پرسد ، چند دقیقه احمق است اما کسی که سوال نمی پرسد ، برای همیشه احمق است.
--------------------
برای هر مشکلی دست کم دو راه حل وجود دارد ، سکوت و صبر و گذر زمان
--------------------
زیاد زیستن آرزوی همه است اما خوش زیستن ، آرمان یک عده معدود.
--------------------
من به شانس خیلی اعتقاد دارم ، چون هر وقت که تلاش می کنم ، شانس می آورم.
--------------------
ارزش هر کس به اندازه چیزی است که به دنبال آن است.
--------------------
مردم اغلب از بی وقتی شکایت می کنند ، در حالی که مشکل اصلی بی هدفی است.
--------------------
پول بر عاقلان خدمت می کند و بر جاهلان ، حکومت.
--------------------
پرستویی که به فکر مهاجرت است از ویرانی اشیانه نمی ترسد.
--------------------
مارک تواین می گوید: بهتر است دهان خود را ببندید و ابله به نظر برسید تا اینکه آن را باز کنید و همه تردیدها را از میان ببرید
-----------------------------
انسان بزرگ نیست جز به وسیله ی فکرش, شریف نیست جز به واسطه ی احساساتش و قابل احترام نیست جز به سبب اعمال نیکش
-------------
هیچ وقت از خدا نخواه که همه ی دنیا مال تو باشه ... همیشه از خدا بخواه کسی که همه ی دنیای توست مال کسی دیگه نباشه
----------------------------------
کاش روز دیدنت فردا نبود!!! کاش میشد هیچ تنها نبود ... کاش میشد دیدنت رویا نبود ..... گفته بودی با تو می مانم !! ولی ..... رفتی و گفتی و اینجا جا نبود .... سالیان سال تنها مانده ام ..... شاید این رفتن سزای من نبود ...... من دعا کردم برای بازگشت ...... دست های تو ولی بالا نبود ...... باز هم گفتی که فردا میرسی ...... کاش روز دیدنت فردا نبود !!!
-----------------------------------------------------------------
یکی میدونه که دوستش داری، یکی نمیدونه دوستش داری! بیچاره اونی که فکر میکنه دوستش داری!!
---------------------------------------
فردا روز دیگری است که بی تو بر عمر تلف شده افزوده میشود.همین روزها روز رفتن از راه می رسد و من طوری از خیال تو گم می شوم که انگار هرگز نبوده ام....!
---------------------
بهترین پیروزی ،پیروزی بر نفس است.ما با عوض کردن خود می توانیم تمام زندگی و گرایشهای اطرافیان خود را به سادگی عوض کنیم.
----------------------
مطمئن ترین اصل در طول زندگی خودسازی است نه اصلاح دیگران
-----------------------------
در زندگی دو چیز است که انسان می تواند به ان دست یابد: اول به دست اوردن آرزوها...و سپس لذت بردن از آنها. خردمندترین انسانها دومی انتخاب می کنند
------------------------------
روز تولدم را فراموش کردی..... گفتم گرفتاری
سالگرد آشنائیمان را از یاد بردی.... گفتم مشکل داری
زیبایی لبخندم را نادیده گرفتی..... گفتم غصه داری
محبتهایم را از یاد بردی..... گفتم گله و شکایت داری
ولی حالا خودم را فراموش کردی... نمی دانم چه بهانه ای برای دلم بتراشم
--------------------------------------------
به چه مشغول کنم دیده و دل را که ... مدام دل ترا می طلبد ، دیده ترا می جوید
---------------------
گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه.... به آب زمزم و کوثر هم سفید نتوان کرد
-------------------------
در بیکرانه های زندگی دو چیز افسونم می کند:
آبی آسمان را که می بینم و می دانم که نیست
خدایی را که نمی بینم و می دانم هست
------------------
مهم نیست که در زندگی چه داری ، بلکه مهم این است که چه کسی را در زندگی داری
------------------------
سردی این نگاه را تو بشکن ، فاصله سزای ما نیست
تو بمان برای همیشه ، این جدایی حق ما نیست
-----------------
کاش می دانستی ما را فرصت آن نیست که روزهای رفته را از سرگیریم و لحظه های بی بازگشت را تمنا کنیم. کاش می دانستی فردا چه اندازه دیر است برای زیستن، و چه اندازه زود است برای مردن
----------------------------
تو که همدردی مرا یاری بده.... به من عاشق امیدواری بده
اگر عشق با ما سر یاری نداشت... تو به من قول وفاداری بده
-------------------------
به من نخند یک روز دلت دل به کسی می بنده
آن روز می بینی عاشقی گریه داره یا خنده
منم یه روز می خندیدم به اشک سرد عاشق
باور نمی کرد دل من ناله و درد عاشق
------------------
بی تو هرگز...... با تو... باید ازمامانم اجازه بگیرم!!!
--------------------------
مردی که کوه را از میان برداشت کسی بود که شروع به برداشتن سنگ ریزه ها کرد.
--------------------------------------------------------
در مصرع بعد هم تو را می بوسم
ایراد ندارد ! به کسی چه! اصلا
شعر خودم است من تو را می بوسم
بی دغدغه همچنان تو را می بوسم
بی بوسه عزیز! در خودم میپوسم
آنقدر به بوسه ی تو معتادم که
یک قافیه در میان تو را می بوسم
دل می شود از تو قرص با یک بوسه
احوال مرا بپرس با یک بوسه
لبهای تو نسخه ی مرا پیچیدند
صبح و شب و ظهر قرص با یک بوسه
---------------------------------
ما چون ز دری پای کشیدیم ،کشیدیم... امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم... دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گوشه ی بامی که پریدیم ، پریدیم... رم دادن صیدِ خود از آغاز غلط بود حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم... صد باغ بهارست و صلای گل و گلشن گر میوه ی یک باغ نچیدیم ، نچیدیم... وحشی ! سبب دوری و این قسم سخن ها آن نیست که ما هم نشنیدیم ، شنیدیم
-----------------------------
-
زن به شوهرش میگه: میخوای دفتره یادداشتت باشم تا همیشه همراهت باشم؟ مرد: عزیزم سر رسیدم باش تا هر سال عوضت کنم
------------------------------
تنها بنائی که هر چه بیشتر بلرزه ، محکمتر می شه ، دل است
-----------------------
5- آشفتگی من از این نیست که تو به من دروغ گفته ای، از این آشفته ام که دیگر نمی توانم تو را باور کنم.
--------------------------------
4-انسان مانند یک هواپیمای سه موتوره است که :
موتور وسط ارتباط با خدا،
موتور دست راست ارتباط با خود (اعتمادبه نفس)
و موتور دست چپ ارتباط با دیگران است.
درصورت روشن بودن این سه موتور انسان اوج می گیرد.
------------------------------------
بسیاری از مردم; خوشبختی را می جویند، مثل اینکه کسی کلاه روی سرش باشد و آن را بجوید.
-------------------------
هرگز امید را از کسی نگیرید، شاید این تنها چیزی باشد که دارد.
-------------------------------
تا منظره ای زیبا برای دیدن و کاری زیبا برای انجام دادن هست، زندگی معنی دارد.
--------------------------
برای اولین و آخرین بار زندگی کنید و تک تک روزهای آن را به عنوان یک زندگی مستقل به حساب بیاورید
-----------------------
کی چه گلی دوست داره؟
نجار:میخک
دزد:شب بو
قصاب:گل گاو زبون
پارچه فروش:اطلسی
دندون پزشک:مینا
و من...
من تو رو دوست دارم ،تو زیباترین و نازترین گلی هستی که من دوستش دارم...
------------------------------
ما و مجنون درس عشق از یک ادیب آموختیم
او به ظاهر گشت عاشق ، ما به معنی سوختیم
--------------------
من زندگی را از درختان آموختم ، شکست را پذیرفتم و دوباره جوانه زدم .
------------------------
هر سد و مانعی می تواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد . . .
----------------------------------
عشق مثل یه شیشه ترشی بندری میمونه که اگه یه ذره ازش بچشی با حرص و ولع تا آخرشو می خوری، اما وقتی تموم شد تازه می فهمی که چه آتیشی به جون خودت زدی
پس هر وقت هوس عاشق شدن کردی ، دنبال ترشی انداز بگرد نه ترشی فروش . . .
---------------------------
میدونی آدما بین الف تا ی قرار دارند.بعضی ها مثل" ب "برات میمیرند،مثل" د "دوستت دارند،مثل" ع "عاشقت میشوند، مثل " م " منتظر می مونند تا یه روز مثل " ی " یارت بشن.
-------------------------
چقدر سخته که دلت می خواد سرتو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده . .
--------------------------------------------
بعضی عشقا مثل حضرت نوح می مونن ( بعضیا از ترس طوفان میان پیشت)
بعضی عشقا مثل حضرت آدمه ( خوبیش اینه که اولین عشقته )
بعضی عشقا مثل حضرت ابراهیمه ( باید همه چیزتو قربونی کنی )
بعضی عشق ها هم مثل حضرت مسیحه ( آخرش به صلیب کشیده میشی)
بعضی عشق ها هم مثل حضرت موسی هستن ( تا یه کمی دور میشی یه گوساله میاد جاتو می گیره )
-------------------------------------------
من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی ولی با خفت و خواری پی شبنم نمی گردم
-----------------------------
چه دعایی کنمت بهتر از این: خنده هایت از ته دل، گریه هایت از سر شوق
..................................................................................................
- بله حتمآ. چه سئوالي؟
- بابا! شما براي هرساعت كار چقدر پول مي گيريد؟
مرد با ناراحتي پاسخ داد: اين به تو ارتباطي ندارد. چرا چنين سئوالي ميكني؟
- فقط ميخواهم بدانم.
- اگر بايد بداني، بسيار خوب مي گويم: 20 دلار
پسر كوچك در حالي كه سرش پائين بود آه كشيد.
بعد به مرد نگاه كرد و گفت : ميشود 10 دلار به من قرض بدهيد ؟
مرد عصباني شد و گفت: ....
اگر دليلت براي پرسيدن اين سئوال، فقط اين بود كه پولي براي خريدن يك اسباب بازي مزخرف از من بگيري كاملآ در اشتباهي، سريع به اطاقت برگرد و برو فكر كن كه چرا اينقدر خودخواه هستي. من هر روز سخت كار مي كنم و براي چنين رفتارهاي كودكانه وقت ندارم. پسر كوچك، آرام به اتاقش رفت و در را بست. مرد نشست و باز هم عصباني تر شد: چطور به خودش اجازه مي دهد فقط براي گرفتن پول از من چنين سئوالاتي كند؟ بعد از حدود يك ساعت مرد آرام تر شد و فكر كرد كه شايد با پسر كوچكش خيلي تند و خشن رفتار كرده است. شايد واقعآ چيزي بوده كه او براي خريدنش به 10 دلار نياز داشته است. به خصوص اينكه خيلي كم پيش مي آمد پسرك از پدرش درخواست پول كند. مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را باز كرد.
- خوابي پسرم ؟
- نه پدر، بيدارم.
- من فكر كردم شايد با تو خشن رفتار كرده ام.
امروز كارم سخت و طولاني بود و همه ناراحتي هايم را سر تو خالي كردم.
بيا اين 10 دلاري كه خواسته بودي.
پسر كوچولو نشست‚ خنديد و فرياد زد: متشكرم بابا !
بعد دستش را زير بالشش برد و از آن زير چند اسكناس مچاله شده در آورد.
مرد وقتي ديد پسر كوچولو خودش هم پول داشته، دوباره عصباني شد و با ناراحتي گفت:
با اين كه خودت پول داشتي، چرا دوباره درخواست پول كردي؟
پسر كوچولو پاسخ داد: براي اينكه پولم كافي نبود، ولي من حالا 20 دلار دارم.
آيا مي توانم يك ساعت از كار شما را بخرم تا فردا زودتر به خانه بياييد؟
من شام خوردن با شما را خيلي دوست دارم ...
مسافر تاکسی آهسته روی شونهی راننده زد چون میخواست ازش یه سوال بپرسه… راننده جیغ زد، کنترل ماشین رو از دست داد…نزدیک بود که بزنه به یه اتوبوس…از جدول کنار خیابون رفت بالا…نزدیک بود که چپ کنه…اما کنار یه مغازه توی پیاده رو متوقف شد…
برای چندین ثانیه هیچ حرفی بین راننده و مسافر رد و بدل نشد… سکوت سنگینی حکمفرما بود تا این که راننده رو به مسافر کرد و گفت: "هی مرد! دیگه هیچ وقت این کار رو تکرار نکن… من رو تا سر حد مرگ ترسوندی!"
مسافر عذرخواهی کرد و گفت: "من نمیدونستم که یه ضربهی کوچولو آنقدر تو رو میترسونه"
راننده جواب داد: "واقعآ تقصیر تو نیست…امروز اولین روزیه که به عنوان یه رانندهی تاکسی دارم کار میکنم… آخه من 25 سال رانندهی ماشین جنازه کش بودم…!"
روزی مردی خواب عجیبی دید. دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنها نگاه می کند. هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دیدکه سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند، باز می کنند و آنها را داخل جعبه می گذارند.
مرد از فرشته ای پرسید: شما چکار می کنید؟
فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز می کرد، گفت: اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم.
مرد کمی جلوتر رفت. باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت می گذارند و آن ها را توسط پیک هایی به زمین می فرستند.
مرد پرسید: شماها چکار می کنید؟
یکی از فرشتگان با عجله گفت: اینجا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم. مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است.
با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟
فرشته جواب داد: اینجا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب می دهند.
مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟
فرشته پاسخ داد: بسیار ساده، فقط کافیست بگویند: خدایا شکر.
تو دستشویی پارک بودم که دیدم یکی داره در میزنه.
بعد از 10 ثانیه گفت: سلام چطوری؟
منم خجالت زده گفتم: خوبم مرسی!
گفت: چیکار می کنی؟
گفتم: آدم اینجا چیکار میکنه؟
دوباره گفت: می تونم الان بیام اونجا؟
عصبانی شدم گفتم: نه هنوز خودم کار دارم.
یهو دیدم داره میگه:من بعدا بهت زنگ میزنم. الان یه دیونه ای تو دسشویی داره جواب سوالای منو میده..
روستای هریس از توابع شهرستان شبستر بخش تسوج در سی (30) کیلومتری شهرستان شبستر و جاده اصلی صوفیان سلماس و ده کیلومتری شهر بندرشرفخانه در دامنه بسیار سبز و خرم و با طبیعت زیبای خداوندی مشرف به کوه میشو قرار دارد. آيين مُصَلّي >>> همه ساله مردم هريس اواخر بهار دام هاي خود را پس از رنگ آميزي و دوشيدن شير ، با بدرقه خانواده عازم بلندي هاي کوه ميشو براي چراي علوفه تازه مي شوند. احسان شير و دود کردن اسپند براي گوسفندان يکي از آداب پر برکت کردن دام هايشان شمرده مي شود .
پیوند زناشویی فروردین با سایر ماه ها:
فروردین با فروردین : ( خوب ) سازگاری مثبت واقع بینی و آگاهی به صفات مثبت یکدیگر.
فروردین با اردیبهشت : ( متوسط ) خودپسندی و میل به حاکمیت از ویژگی های مشترکشان می باشد.
فروردین با خرداد : ( بد ) پر جنب و جوش بی قرار تنوع طلب و سرکش.
فروردین با تیر : ( متوسط ) برون گرا ایده آلیست امکان مشکل وجود دارد.
فروردین با مرداد : ( خوب ) پیوند موفقی خواهد بود چون هماهنگی وجود دارد.
فروردین با شهریور : ( بد ) یکی پاک سرشت و انسان دوست دیگری جسور و جاه طلب.
فروردین با مهر : ( بسیار خوب ) افرادی منصف و معتقد.......
..........به تساوی حقوق زن و مرد.
فروردین با آبان : ( بد ) آزادیخواه سلطه گر خواهان تنهایی و درون گرا.
فروردین با آذر : ( عالی ) کم ترین اختلاف و هیاهو از مشخصات بارزشان است.
فروردین با دی : ( بد ) تفاهم چندانی با هم ندارند مرموز و محافظه کار می باشند.
فروردین با بهمن : ( بد ) سلطه گر آرمان گرا موقعیت درک یکدیگر را ندارند.
فروردین با اسفند : ( متوسط ) با مشکل مواجه است ممکن است پیوند خوبی باشد.
پیوند زناشویی اردیبهشت با سایر ماه ها:
اردیبهشت با فروردین : ( متوسط ) ممکن است مشکل داشته باشند قابل حل شدن است.
اردیبهشت با اردیبهشت : ( متوسط ) نسبتا خودرای و لجباز هستند ممکن است مشکل پیش بیاید.
اردیبهشت با خرداد : ( متوسط ) تیزهوش کنجکاو و چندان با هم سازگار نیستند.
اردیبهشت با تیر : ( بسیار خوب ) خانواده دوست خونگرم پیوندی محکم و استوار.
اردیبهشت با مرداد : ( بسیار خوب ) عاشق پیشه با صداقت وفادار پیوندی مملو از آرامش.
اردیبهشت با شهریور : ( خوب ) جوانمرد باسخاوت مددکار و بدون مشکل.
اردیبهشت با مهر : ( متوسط ) اهل اعتدال معاشرتی خونسرد و کمی حسادت.
اردیبهشت با آبان : ( خوب ) آرمانگرا بلندپرواز همراه با جاذبه و اقتدار و ناسازگار.
اردیبهشت با آذر : ( متوسط ) جسور بی پروا نیازمند با آزادی و بدون تفاهم.
اردیبهشت با دی : ( بسیار خوب ) با ثبات راز نگه دار پیوندی مستحکم و پابرجا.
اردیبهشت با بهمن : ( بد ) کنجکاو آزادیخواه و آرمانگرا و ایده متفاوت از یکدیگر.
اردیبهشت با اسفند : ( خوب ) اشخاصی تودار و بسیار محتاط و توانایی سازگاری را دارند.
پیوند زناشویی خرداد با سایر ماه ها:
خرداد با فروردین : ( بد ) افرادی پر جنب و جوش و بی قرار ناسازگار و بدون تفاهم.
خرداد با اردیبهشت : ( متوسط ) تیزهوش کنجکاو تنوع طلب چندان با هم سازگار نیستند.
خرداد با خرداد : ( خوب ) مشورت پذیر با استدلال توانا در برطرف کردن مشکلات.
خرداد با تیر : ( متوسط ) با روحیه تنوع طلب و بی قرار خودشان می توانند باعث ایجاد مشکلات شوند.
خرداد با مرداد : ( بسیار خوب ) زوجی جذاب و اجتماعی با صفات مشترک فراوان.
خرداد با شهریور : ( متوسط ) چندان ذوق و شوقی در روابطشان وجود ندارد.
خرداد با مهر : ( بسیار خوب ) خونسرد با سلیقه هنر دوست و بسیار با نشاط می باشند.
خرداد با آبان : ( متوسط ) برای رسیدن به خوشبختی باید یکدیگر را تحمل کنند.
خرداد با آذر : ( بسیار خوب ) سرشار از ذوق و شوق برای زندگی مشترک.
خرداد با دی : ( خوب ) خویشتندار سیاستمدار و از سازگاری مناسب برخوردارند.
خرداد با بهمن : ( بسیار خوب ) با روحیه انسان دوستی و همیشه آماده کمک به همدیگر.
خرداد با اسفند : ( بد ) خیالباف رویا پرداز مرموز عدم تفاهم با همدیگر.
پیوند زناشویی تیر با سایر ماه ها:
تیر با فروردین : (متوسط ) برون گرا ایده آلیست امکان مشکل وجود دارد.
تیر با اردیبهشت : ( بسیار خوب ) نقطه اشتراک فراوانی با یکدیگر دارند.
تیر با خرداد : ( متوسط ) یکی آرام و مهربان دیگری پرشور و با انرژی.
تیر با تیر : ( خوب ) علی رغم اختلاف سلیقه پیوند خوبی می باشد.
تیر با مرداد : ( خوب ) خصوصیات مشترک زیاد و ازدواجی موفق.
تیر با شهریور : ( بسیار خوب ) یکی مهارت فراوان در امور مالی و دیگری حسابگر و صرفه جو و هماهنگ.
تیر با مهر : ( بسیار خوب ) هر دو مهربان انسان دوست و توانمند.
تیر با آبان : ( متوسط ) در مسائل مالی اختلاف نظر دارند ولی در سایر مسائل هماهنگ می باشند.
تیر با آذر : ( بد ) یکی اجتماعی و اهل گردش و سفر دیگری متمایل به رکن خانواده.
تیر با دی : ( خوب ) از نظر مالی اخلاقی و روابط هماهنگ هستند بنابراین پیوندی موفق می شود.
تیر با بهمن : ( متوسط ) ازدواج می تواند شکل بگیرد اما به سعی و کوشش نیاز دارد.
تیر با اسفند : ( بسیار خوب ) پیوندی بسیار خوب همراه عشق و علاقه با تفاهم کامل.
پیوند زناشویی مرداد با سایر ماه ها:
مرداد با فروردین : ( خوب ) پیوند موفقی خواهد بود چون هماهنگی وجود دارد.
مرداد با اردیبهشت : ( بسیار خوب ) مهربان و خانواده دوست ازدواجی موفق و پایدار.
مرداد با خرداد : ( بسیار خوب ) اجتماعی خونگرم همراه با سازگاری مثبت.
مرداد با تیر : ( خوب ) اختلاف سلیقه زیادی با هم ندارند موقعیت همدیگر را درک می کنند.
مرداد با مرداد : ( خوب ) صفات مشترک خوب باعث تقویت پیوندشان خواهد بود.
مرداد با شهریور : ( متوسط ) یکی منضبط و قانونمند دیگری پرشور و زیباپسند.
مرداد با مهر : ( خوب ) در پی برقراری آرامش و ملایمت همراه با منطق در زندگی هستند.
مرداد با آبان : ( متوسط ) یکی وفادار و قابل اعتماد دیگری عاشق ستایش دیگران.
مرداد با آذر : ( متوسط ) یکی پر شور و هیجان دیگری دنبال آزادی و استقلال.
مرداد با دی : ( متوسط ) به دلیل داشتن حق مشترک برتری جویی شاید دچار اختلاف شوند.
مرداد با بهمن : ( خوب ) هر دو آرمانگرا و ایده آلیست پیوندی موفق خواهد بود.
مرداد با اسفند : ( خوب ) با هماهنگی بسیار مناسب در برآوردن نیازهای عاطفی یکدیگر.
پیوند زناشویی شهریور با سایر ماه ها:
شهریور با فروردین : ( بد ) یکی پاک سرشت انسان دوست دیگری جسور و جاه طلب.
شهریور با اردیبهشت : ( خوب ) صفات مشترک خوب نظیر جوانمردی و نجابت.
شهریور با خرداد : ( متوسط ) یکی عاطفی و عاشق پیشه دیگری با نظم و برنامه مشخص.
شهریور با تیر : ( بسیار خوب ) در امور مالی هماهنگ و با صفات مشترک فراوان.
شهریور با مرداد : ( متوسط ) نسبتا لجباز و خودرای شاید با مشکل مواجه شوند.
شهریور با شهریور : ( بسیار خوب ) هر دو صمیمی و صادق و با محبت می باشند.
شهریور با مهر : ( خوب ) مشورت پذیر با منطق و در برطرف کردن مشکلات توانا.
شهریور با آبان : ( متوسط ) جسور و بی پروا سرشار از انرژی و بلند پرواز.
شهریور با آذر : ( بد ) تنوع طلب خواهان استدلال در ایجاد نظم و انضباط دچار مشکل هستند.
شهریور با دی : ( خوب ) یک ازدواج خوب همراه با زندگی سرشار از محبت.
شهریور با بهمن : ( متوسط ) چنین پیوندی با سعی و کوشش می تواند خوب باشد.
شهریور با اسفند : ( خوب ) بسیار با صبر و حوصله هستند که باعث تفاهم در زندگی می شود.
پیوند زناشویی مهر با سایر ماه ها:
مهر با فروردین : ( بسیار خوب ) خونگرم و مهربان معتقد به تساوی حقوق زن و مرد.
مهر با اردیبهشت : ( خوب ) انسان هایی هستند که تمایل زیادی به حفظ آرامش و اعتدال دارند.
مهر با خرداد : ( بسیار خوب ) آدم هایی حسابگر خونگرم تفاهم مناسبی با هم دارند.
مهر با تیر : ( بسیار خوب ) اهل رفت و آمد و معاشرت با دیگران و بسیار شکیبا.
مهر با مرداد : ( خوب ) در پی برقراری آرامش و ملایمت همراه با منطق در زندگی هستند.
مهر با شهریور : ( خوب ) پیوندی موفق چون منصف عادل و با سلیقه می باشند.
مهر با مهر : ( خوب ) به دلیل اشتراکات زیادی که دارند می توانند موفق باشند.
مهر با آبان : ( متوسط ) اگرچه خالی از دردسر نیستند اما می توانند موفق باشند.
مهر با آذر : ( بسیار خوب ) دارای خصیصه هایی مثل محبت درستکاری و مسئولیت پذیری می باشند.
مهر با دی : ( متوسط ) نسبتا خودرای بلندپرواز ممکن است با مشکل روبرو شوند.
مهر با بهمن : ( بد ) پر جنب و جوش بی قرار تنوع طلب و سرکش.
مهر با اسفند : ( بسیار خوب ) پیوندی موفق چون از نظر عاطفی با هم سازگار و هماهنگ هستند.
پیوند زناشویی آبان با سایر ماه ها:
آبان با فروردین : ( بد ) آزادی خواه سلطه گر خواهان تنهایی و درون گرا.
آبان با اردیبهشت : ( خوب ) آرمانگرا بلند پرواز همراه با جاذبه و اقتدار و ناسازگاری.
آبان با خرداد : ( متوسط ) برای رسیدن به خوشبختی باید یکدیگر را تحمل کنند.
آبان با تیر : ( متوسط ) در مسائل مالی اختلاف نظر دارند ولی در سایر موارد هماهنگ می باشند.
آبان با مرداد : ( متوسط ) یکی وفادار و قابل اعتماد و دیگری عاشق ستایش دیگران.
آبان با شهریور : ( متوسط ) جسور بی پروا سرشار از انرژی و بلند پرواز.
آبان با مهر : ( متوسط ) اگرچه خالی از دردسر نیستند اما می توانند موفق باشند.
آبان با آبان : ( بد ) مستعد به خشمگین شدن و از کوره در رفتن در نتیجه پیوندی همراه با مشکلات.
آبان با آذر : ( متوسط ) یکی سختگیر در مسائل دیگری سرشت پویا و جدی دارد.
آبان با دی : ( بد ) هر دو دارای خصلت سلطه طلبی و سختگیرانه می باشند.
آبان با بهمن : ( بد ) یکی با احساس و عاطفه دیگری سلطه جو و خواهان کسب برتری.
آبان با اسفند : ( بد ) یکی آرمان گرا و عاشق پیشه و دیگری با اعتماد به نفس کافی.
پیوند زناشویی آذر با سایر ماه ها:
آذر با فروردین : ( عالی ) کم ترین اختلاف و هیاهو از مشخصات بارزشان است.
آذر با اردیبهشت : ( متوسط ) جسور بی پروا نیازمند به آزادی و بدون تفاهم.
آذر با خرداد : ( بسیار خوب ) سرشار از ذوق و شوق برای زندگی مشترک.
آذر با تیر : ( بد ) یکی اجتماعی و اهل گردش و سفر دیگری متمایل به رکن خانواده.
آذر با مرداد : ( متوسط ) یکی پر شور و هیجان دیگری دنبال آزادی و استقلال.
آذر با شهریور : ( بد ) تنوع طلب خواهان استقلال در ایجاد نظم و انضباط دچار مشکل هستند.
آذر با مهر : ( بسیار خوب ) دارای خصیصه هایی مثل محبت درستکاری و مسئولیت پذیر می باشد.
آذر با آبان : ( متوسط ) یکی سختگیر در مسائل دیگری سرشت پویا و جدی دارد.
آذر با آذر : ( بسیار خوب ) پیوندی بسیار مطلوب توام با سعادت و خوشبختی.
آذر با دی : ( متوسط ) خصوصیاتی نسبتا متفاوت دارند باید خویشتن دار باشند.
آذر با بهمن : ( بسیار خوب ) از موفق ترین پیوند های زناشویی خواهد بود چون مثبت گرا هستند.
آذر با اسفند : ( متوسط ) یکی با صراحت لهجه و سخنان کنایه آمیز و دیگری بسیار عاطفی می باشد.
پیوند زناشویی دی با سایر ماه ها:
دی با فروردین : ( بد ) تفاهم چندانی با هم ندارند. مرموز و محافظه کار می باشند.
دی با اردیبهشت : ( بسیار خوب ) با ثبات راز نگه دار پیوندی مستحکم و پابرجا.
دی با خرداد : ( خوب ) خویشتندار سیاستمدار و از سازگاری مناسب برخوردارند.
دی با تیر : ( خوب ) از نظر مالی و اخلاقی و روابط هماهنگ هستند.
دی با مرداد : ( متوسط ) به دلیل داشتن حس مشترک برتری جویی شاید دچار اختلاف شوند.
دی با شهریور : ( خوب ) یک ازدواج خوب همراه با زندگی سرشار از محبت.
دی با مهر : ( متوسط ) نسبتا خودرای و بلند پرواز ممکن است با مشکل روبرو باشند.
دی با آبان : ( بد ) هر دو دارای خصلت سلطه طلبی و سختگیرانه می باشند.
دی با آذر : ( متوسط ) خصوصیاتی نسبتا متفاوت دارند باید خویشتندار باشند.
دی با دی : ( متوسط ) خصوصیات مشترک باعث شادابی یا یکنواختی زندگی مشترک آن ها می شود.
دی با بهمن : ( متوسط ) یکی محتاط و محافظه کار دیگری سختگیر و جدی.
دی با اسفند : ( متوسط ) یکی اهل حساب و کتاب دیگری احساساتی و عاشق پیشه.
پیوند زناشویی بهمن با سایر ماه ها:
بهمن با فروردین : ( بد ) سلطه گر آرمان گرا موقعیت درک یکدیگر را ندارند.
بهمن با اردیبهشت : ( بد ) کنجکاو آزادی خواه و آرمان گرا و ایده متفاوت از یکدیگر.
بهمن با خرداد : ( بسیار خوب ) با روحیه انسان دوستی و همیشه آماده کمک به همدیگر.
بهمن با تیر : ( متوسط ) ازدواج می تواند شکل بگیرد اما به سعی و کوشش نیاز دارد.
بهمن با مرداد : ( خوب ) هر دو آرمان گرا و ایده آلیست پیوندی موفق خواهد بود.
بهمن با شهریور : ( متوسط ) چنین پیوندی با سعی و کوشش می تواند خوب باشد.
بهمن با مهر : ( بد ) پر جنب و جوش بیقرار تنوع طلب و سرکش.
بهمن با آبان : ( بد ) یکی با احساس و عاطفه دیگری سلطه جو و خواهان کسب برتری.
بهمن با آذر : ( بسیار خوب ) از موفق ترین پیوند های زناشویی خواهد بود چون مثبت گرا هستند.
بهمن با دی : ( متوسط ) یکی محتاط و محافظه کار دیگری سختگیر و جدی.
بهمن با بهمن : ( خوب ) پیوندی بسیار موفق توانا در امور مختلف.
بهمن با اسفند : ( خوب ) یکی روشنفکر و اهل منطق و دیگری با احساس و عاطفه و مکمل همدیگر.
پیوند زناشویی اسفند با سایر ماه ها:
اسفند با فروردین : ( متوسط ) با مشکل مواجه است ممکن است پیوند خوبی باشد.
اسفند با اردیبهشت : ( خوب ) اشخاصی تو دار و بسیار محتاط و توانایی سازگاری را دارند.
اسفند با خرداد : ( بد ) خیال باف و رویا پرداز مرموز و عدم تفاهم با همدیگر.
اسفند با تیر : ( بسیار خوب ) پیوندی بسیار خوب همراه عشق و علاقه و با تفاهم کامل.
اسفند با مرداد : ( خوب ) هماهنگی بسیار مناسب در برآوردن نیازهای عاطفی یکدیگر.
اسفند با شهریور : ( خوب ) بسیار با صبر و حوصله هستند که باعث تفاهم در زندگی می شوند.
اسفند با مهر : ( بسیار خوب ) پیوندی موفق چون از نظر عاطفی با هم سازگار و هماهنگ هستند.
اسفند با آبان : ( بد ) یکی آرمان گرا و عاشق پیشه دیگری با اعتماد به نفس کافی.
اسفند با آذر : ( متوسط ) یکی با صراحت لهجه و سخنان کنایه آمیز و دیگری بسیار عاطفی می باشد.
اسفند با دی : ( متوسط ) یکی اهل حساب و کتاب دیگری احساساتی و عاشق پیشه.
اسفند با بهمن : ( خوب ) یکی روشن فکر و اهل منطق دیگری با احساس و عاطفه و مکمل همدیگر.
اسفند با اسفند : ( بد ) به خاطر زودرنجی و حساس بودن ممکن است مشکلاتی پیش بیاید.
راه رسیدن به موفقیت یک درصد نبوغ و نود و نه درصد تلاش و کوشش است...
آیا میدانید : اولین بار پرسپولیس به دستور داریوش کبیر به صورت ماکت ساخته شد تا از بزرگترین کاخ آسیا شبیه سازی شده باشد که فقط ماکت کاخ پرسپولیس ۳ سال طول کشید و کل ساخت کاخ ۸۰ سال به طول انجامید
آیا میدانید : داریوش برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده ۲۵ هزار کارگر به صورت ۱۰ ساعت در تابستان و ۸ ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر ۵ روز یکبار یک سکه طلا ( داریک ) می داده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه ۲۵۰ گرم گوشت همراه با روغن - کره - عسل و پنیر میداده است و هر ۱۰ روز یکبار استراحت داشتند
ـ آیا میدانید : داریوش در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد می داده است که به گفته مورخان گران ترین کاخ دنیا محسوب میشده . این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد که با شلاق نیز همراه بوده است
ـ آیا میدانید : تقویم کنونی ( ماه ۳۰ روز ) به دستور داریوش پایه گذاری شد و او هیاتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی "دنی تون" بسیج کرده بود . بر طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال دارای ۵ عید مذهبی و ۳۱ روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است
ـ آیا میدانید : داریوش پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گزاری کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع کنند
ـ آیا میدانید : داریوش برای اولین بار در ایران وزارت راه - وزارت آب - سازمان املاک -سازمان اطلاعات - سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنیان نهاد
ـ آیا میدانید : اولین راه شوسه و زیر سازی شده در جهان توسط داریوش ساخته شد
ـ آیا میدانید : داریوش برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزوی از امپراطوری ایران بوده سدی عظیم بروی رود سند بنا نهاد
آیا میدانید : فیثاغورث که بدلایل مذهبی از کشور خود گریخته بود و به ایران پناه آورده بود توسط داریوش کبیر دارای یک زندگی خوب همراه با مستمری دائم شد
ـ آیا میدانید : در طول سلطنت داریوش کبیر ۲۴۲ حکمران بر علیه او شورش کرده بودند و او پادشاهی بوده که با ۲۴۲ مورد شورش مقابله کرد و همه را بر جای خود نشاند و عدالت را در سرتاسر ایران بسط داد . او در سال آخر پادشاهی به اندازه ۱۰ میلیون لیره انگلستان ذخیره مالی در خزانه دولتی بر جای گذاشت
ـ آیا میدانید : داریوش در سال ۵۲۱ قبل از میلاد فرمان داد : من عدالت را دوست دارم ، از گناه متنفرم و از ظلم طبقات بالا به طبقات پایین اجتماع خشنود نیستم
آباندخت : نام زن داریوش سوم
آبگینه : شیشه، بلور
آپامه : خوشرنگ و آب . دختر اردشیر دوم هخامنشی
آتری : آذر
آتشگون : سرخ فام، سرخ رنگ
آتوسا : نام دختر کورش ، زن داریوش
آدخت : خجسته و نیکو
آذر : آتش، فروغ، روشنایی
آذربانو : بانوی آتش گون
آذرچهر : همانند روشنایی
آذرگون : گل همیشه بهار و نام دختری در ویس و رامین
آراسته : با نظم و ترتیب
آرام : قرار، سکون
آرام دخت : از نام های برگزیده
آرام دل : از نام های برگزیده
آرامش : آرمیدن
آرمیتا : آرمان، عشق پاک
آرمیتی : فروتنی و پاکی و محبت
آرمیدخت : از نام های برگزیده
آزادچهر : آزاده نژاد
آزاده : نام مادر گشتاسب
آزیتا : از نام های برگزیده
آژند : نام گلی است
آشتی : مهر و دوستی، یکرنگی
آشنا : یار، دوست
آشوب : شور، انقلاب
آشیان : لانه و کاشانه
آفتاب : گرمی، روشنایی
آفرین : درود و سپاس
بابک : نام پسر ساسان در زمان اشکانیان
باتیس : نام دژبان غزه در هنگام داریوش سوم
بادرام : کشاورز
باربُد : نام نوازنده و رامشگر نامی زمان خسرو پرویز
بامداد : نام پدر مزدک
بامشاد : نام نوازنده. نامی در روزگار ساسانیان
بامگاه : هنگام بامداد
بایگان : نگهدارنده
بخت آفرین : نام پدر هیربد شهریار
بَختیار : از فرزندان رستم در روزگار خسرو پرویز
بَخشا : از نام های روزگار هخامنشیان
بَدخشان : لعل
بدره : بهره. نام یکی از سرداران خشایار شاه
بَرازمان : بلند اندیشه
بَردیا : نام پسر کوچک کورش
بُرزو : بلندبالا. نام پسر سهراب
بُرزویه : نام رییس پزشکان شاهی در روزگار خسرو
بَرسام : نام یکی از سرداران یزدگرد ساسانی
بَرَسم : شاخه های گیاهی
بَرِشنوم : پاک و تمیز
بَرمک : نام وزیر شیروی ساسانی
بُزرگمهر : نام مهین دستور انوشیروان دادگر
بَگاداد : نام یکی از سرداران ایرانی روزگار هخامنشی
بَگاش : نام یکی از سرداران هخامنشی
بلاش : نام نوزدهمین پادشاه ساسانی
بُندار : دارنده اصل و بنیاد
بُنشاد : شاد بنیاد
بَهاوند : در اوستا به چم وهوونت دارنده نیکی
بِهراد : نیکی بخش
بهرام : فتح و پیروزی است. نام پهلوانی در شاهنامه
بَهرامشاه : نام یکی از دانشمندان و عارفان زرتشتی
بِهروز : روزگار نیک و خوش
بِهزاد : نام یکی از پهلوانان ایران پسر پیل زور
بِهمرد : از نام های برگزیده
بهمن : نیک منش. نام پسر اسفندیار
بهنام : نیک نام
بوبار : دارنده زمین. نام کشاورزی در زمان خشایار
بوجه : رهایی یافته. نام یکی از بزرگان هخامنشی
بوخشا : رستگار
بیژن : نام پسر گیو
باستیان : بردبار ، شکیبا
بانو : خانم، کلمه احترام درباره بانوان
بانو گشسب : نام دختر رستم زال ، زن گیو و مادر بیژن
بردبار : شکیبا، با حوصله
برسومه : برسم، شاخههای گیاه
برنا : جوان ، خوش اندام
برومند : خوش قامت،نام مادر بابک خرمدین
بلوت : درخت سودبخش
بنفشه : نام گلی است
به آفرید : نام دختر کی گشتاسب
به نگار : خوب چهره، نیکو صورت
بهآفرین : نیک آفریده شده
بهار : نخستین فصل سال
بهاره : از آن بهار
بهدخت : نیک ترین دوشیزه
بهرخ : نیک چهره
بهرو : نیکو چهره
بهشت : پردیس، بهترین
بهگل : نیکوترین گل
بهناز : از نام های برگزیده
بهنوش : نیکوترین نوشیدنی
بهین : بهترین ، نیکوترین
بوته : گیاه، ساقه جوان
بوختار : از نام های برگزیده
بوستان : باغ پر گل
بی تا : یکتا، بیمانند
بیدار : هشیار و سرزنده
بینا : روشن، دل آگاه
هورا = هستی بخش جان دهند سازنده به وجود اورنده و افریدگار
مهرک نام شاپور اول
نیکا نام رودخانه ای در ایران
روشاک از سرداران مبارز در برابر اسکندر گجستک
سام پدر بزرگ رستم
سپنتا نامی مقدس در ایران باستان
شهداد داده شده از شاه
شایگان مرد بزرگ
سیاوش فرزند کیکاوس - شخصیت اسطوره ای ایرانیان
سورنا رهبر نظامیان ایران در زمان اشکانیان
اوتانا هم پیمان داریوش اول
وارتان یکی از شاهان ایران
آریانا متعلق به نسل آریا
اشکان شاهان سلسله اشکانیان
بکتاش شاه خوارزم
دادمهر فرستاده شهر از طرف فرشته مهر
فرهود پسر زیبا
گشتاسب از شاهان ایران باستان
هیراد ظاهر سالم و زیبا
هیتاسب از فرمانده هان داریوش بزرگ
جاماسب حکیم و فیلسوف ایرانی و داماد زرتشت اسپنتمان
جویان از شخصیت های شاهنامه
کیخسرو از شاهان پیشدادی - فرزند سیاوش- نوه کیکاوس
کیان ستاره
نیوتیش برادر کوچک اشو زرتشت
مهراشک نام ایرانی
مهرساد نام ایرانی
مکابیز نام ایرانی
نرسی از شاهان ساسانی
کورش بنیانگذار شاهنشاهی و حقوق بشر جهان
خشایار شاهنشاه ایران و فرزند داریوش بزرگ
کامبیز یا کمبوجیه یا کامبوزیا فرزند کورش بزرگ
جمشید سومین شاه پیشدادی در حدود 6000 سال پیش
هیربد روحانی گذشته ایران در زمان زرتشت
هژیر یکی از پهلوانان ایرانی
فَرَوَهَر نماد مقدس انسان بالدار از دوره ما قبل زرتشت
فریان نام یکی از شاهان گذشته
دارمان خسرو پرویز شاه ایران
داریوش شاه شاهان - شاههنشاه بزرگ تاریخ ایران
کارن فرزند کاوه - شخصیت ایرانی در شاهنامه- یکی از خاندانها
برسام به معنای آتش بزرگ
بامشاد از موزیسین های دوره ساسانی
بامداد پدر مزدک
آریارمن از نخستین پادشاهان ایران در 2600 سال پیش - نیای داریوش
آرتاباز یکی از فرماندهان کورش بزرگ
ارشان شاهزاده در نزد ایرانیان و فرزند اردشیردوم
ارشام نام پدر بزرگ داریوش بزرگ
ارد نام اشک سیزدهم و همچنین اندیشمند بزرگ معاصر - ارد بزرگ
اردشیر بنیانگذار سلسله ساسانیان - اردشیر بابکان
اردوان نام شاهان پارتی و برادر داریوش اول
اردا نام کشیشی در زمان ساسانیان
ارشاما نام پدر بزرگ داریوش اول
ارشک نام اولین پادشاه سلسله اشکانیان
آرش نام قهرمان وطن پرست ملی ایران
آراد نام فرشته
آرآسب نام کورش اول
انوشیروان نام پادشاه دادگستر ایران
انوش جاودانه
اَفشین نام یکی از شاهزادگان ساسانی که به بابک خرمدین خیانت کرد
يكي از مورخان معروف يوناني كه در زمان هخامنشيان مي زيست،گزنفون(430 تا352ق م)بود.او يكي از شاگردان سقراط (م 399ق م) حكيم معروف يوناني بود.وي داراي چند كتاب در مورد ايران است. در كورش نامه خود،وصيت نامه كورش كبير را نگاشته است.كورش كبير(559 تا 529 ق م) بزرگترين پادشاه ايران قديم
مي باشد.او در كنار اسكندر و قيصر(ژول سزار) يكي از پادشاهان بزرگ و مشهور جهان مي باشد.كورش از چند جهت داراي معروفيت ميباشد:نخست آنكه پيامبران بني اسرائيل او را ستوده اند و براي او احترام زيادي قائل بوده اند. ديگر آنكه كورش در نظر مورخان قديم و جديد،باني بزرگترين دولت مقتدر مي باشد.
اما اگر به ديده انصاف بنگريم،كوروش از حيث فتوحات معروفيت پيدا نكرده است.آنچه او را شهره خاص و عام ساخت،رفتار و منش دادگرانه او بود.در شهرها پس از فتوحات كشتار نميكرد و به مقدسات آنها احترام ميگذارد.طبق نظر مورخين،او سرداري دلير و كاردان به سياست بود.
وصيت نامه او به راستي نمونه كامل يك برنامه درست وكامل زندگيست.بهتر است وصيت نامه او را از زبان گزنفن بشنويم:
فرزندان من،وستان من!اكنون به پايان زندگی نزديك گشتهام. من آن را با نشانههای آشكار دريافتهام.وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپنداريد و كام من اين است كه اين احساس در کردار و رفتار شما نمايانگر باشد، زيرا من به هنگام كودكی، جوانی و پيری بختيار بودهام.
هميشه نيروی من افزون گشته است، آن چنان كه هم امروز نيز احساس نمیكنم كه از هنگام جوانی ناتوانترم.من دوستان را به خاطر نيكويیهای خود خوشبخت و دشمنانم را فرمانبردار خويش ديدهام.زادگاه من بخش كوچكی از آسيا بود. من آنرا اكنون سربلند و بلندپايه باز میگذارم. اما از آنجا كه از شكست در هراس بودم ، خود را از خودپسندی و غرور بر حذر داشتم.
حتی در پيروزی های بزرگ خود ، پا از اعتدال بيرون ننهادم. در اين هنگام كه به سرای ديگر میگذرم، شما و ميهنم را خوشبخت میبينم و از اين رو میخواهم كه آيندگان مرا مردی خوشبخت بدانند. مرگ چيزی است شبيه به خواب . در مرگ است كه روح انسان به ابديت می پيوندد و چون از قيد و علايق آزاد می گردد به آتيه تسلط پيدا می كند و هميشه ناظر اعمال ما خواهد بود پس اگر چنين بود كه من انديشيدم به آنچه كه گفتم عمل كنيد و بدانيد كه من هميشه ناظر شما خواهم بود ، اما اگر اين چنين نبود آنگاه ازخدای بزرگ بترسيد كه در بقای او هيچ ترديدی نيست و پيوسته شاهد و ناظر اعمال ماست.
بايد آشكارا جانشين خود را اعلام كنم تا پس از من پريشانی و نابسامانی روی ندهد.من شما هر دو فرزندانم را يكسان دوست میدارم ولی فرزند بزرگترم كه آزمودهتر است كشور را سامان خواهد داد.فرزندانم! من شما را از كودكی چنان پروردهام كه پيران را آزرم داريد و كوشش كنيد تا جوانتران از شما آزرم بدارند.تو كمبوجيه، مپندار كه عصای زرين پادشاهی، تخت و تاجت را نگاه خواهد داشت. دوستان يک رنگ برای پادشاه عصای مطمئنتری هستند.
همواره حامی كيش يزدان پرستی باش، اما هيچ قومی را مجبور نكن كه از كيش تو پيروی نمايد و پيوسته و هميشه به خاطر داشته باش كه هر كسی بايد آزاد باشد تا از هر كيشی كه ميل دارد پيروی كند .هر كس بايد برای خويشتن دوستان يك دل فراهم آورد و اين دوستان را جز به نيكوكاری به دست نتوان آورد.از كژی و ناروايی بترسيد .اگر اعمال شما پاك و منطبق بر عدالت بود قدرت شما رونق خواهد يافت ، ولی اگر ظلم و ستم روا داريد و در اجرای عدالت تسامح ورزيد ، ديری نمی انجامد كه ارزش شما در نظر ديگران از بين خواهد رفت و خوار و ذليل و زبون خواهيد شد .
من عمر خود را در ياری به مردم سپری كردم . نيكی به ديگران در من خوشدلی و آسايش فراهم می ساخت و از همه شادی های عالم برايم لذت بخش تر بود. به نام خدا و نياکان درگذشتهی ما، ای فرزندان اگر می خواهيد مرا شاد كنيد نسبت به يكديگر آزرم بداريد.پيكر بیجان مرا هنگامی كه ديگر در اين گيتی نيستم در ميان سيم و زر مگذاريد و هر چه زودتر آن را به خاك باز دهيد. چه بهتر از اين كه انسان به خاك كه اينهمه چيزهای نغز و زيبا میپرورد آميخته گردد.من همواره مردم را دوست داشتهام و اكنون نيز شادمان خواهم بود كه با خاكی كه به مردمان نعمت میبخشد آميخته گردم.
هماكنون درمی يابم که جان از پيكرم میگسلد ... اگر از ميان شما كسی میخواهد دست مرا بگيرد يا به چشمانم بنگرد، تا هنوز جان دارم نزديك شود و هنگامی كه روی خود را پوشاندم، از شما خواستارم كه پيكرم را كسی نبيند، حتی شما فرزندانم.
پس از مرگ بدنم را موميای نكنيد و در طلا و زيور آلات و يا امثال آن نپوشانيد . زودتر آنرا در آغوش خاك پاك ايران قرار دهيد تا ذره ذره های بدنم خاك ايران را تشكيل دهد . چه افتخاری برای انسان بالاتراز اينكه بدنش در خاكی مثل ايران دفن شود.از همه پارسيان و هم پيمانان بخواهيد تا بر آرامگاه من حاضر گردند و مرا از اينكه ديگر از هيچگونه بدی رنج نخواهم برد شادباش گويند. به واپسين پند من گوش فرا داريد. اگر میخواهيد دشمنان خود را تنبيه كنيد، به دوستان خود نيكی كنيد.
برگرفته از:کــوروش نـــامه – گـزنـفون
تصمیم قاطع مدیریتى : روزی مدیر یکی از شرکت های بزرگ در حالی که به سمت دفتر کارش می رفت چشمش به جوانی افتاد که در کنار دیوار ایستاده بود و به اطراف خود نگاه می کرد . جلو رفت و از او پرسید : « شما ماهانه چقدر حقوق دریافت می کنی ؟ » جوان با تعجب جواب داد : « ماهی 2000 دلار . » مدیر با نگاهی آشفته دست به جیب شد و از کیف پول خود 6000 دلار را در آورده و به جوان داد و به او گفت : « این حقوق سه ماه تو ، برو و دیگر اینجا پیدایت نشود ، ما به کارمندان خود حقوق می دهیم که کار کنند نه اینکه یک جا بایستند و بیکار به اطراف نگاه کنند . » جوان با خوشحالی از جا جهید و به سرعت دور شد . مدیر از کارمند دیگری که در نزدیکیش بود پرسید : « آن جوان کارمند کدام قسمت بود ؟ » کارمند با تعجب از رفتار مدیر خود به او جواب داد : « او پیک پیتزا فروشی بود که برای کارکنان پیتزا آورده بود . » شرح حکایت : برخی از مدیران حتی کارکنان خود را در طول دوره مدیریت خود ندیده و آن ها را نمی شناسند . ولی در برخی از مواقع تصمیمات خیلی مهمی را در باره آن ها گرفته و اجرا می کنند .
راهکار مدیریتی : مدیر و 10 نفر از کارکنانش از طناب بال گردی که در صدد نجات آن ها بود ، آویزان بودند . طناب آن قدر محکم نبود که بتواند وزن هر یازده نفر را تحمل کند . کمک خلبان با بلندگوی دستی از آن ها خواست که یک نفرشان داوطلب شود و طناب را رها کند . البته ، داوطلب شدن همانا و سقوط به ته دره همان و به ظاهر کسی حاضر نبود داوطلب شود . در این هنگام ، مدیر گفت که حاضر است طناب را رها کند ولی دلش می خواهد برای آخرین بار برای کارکنان سخنرانی کند . او گفت : چون کارکنان حاضرند برای سازمان دست به هر کاری بزنند و چون کارکنان خانواده خود را دوست دارند و در مورد هزینه های افراد خانواده هیچ گله و شکایتی ندارند و بدون هیچ گونه چشمداشتی پس از خاتمه ساعت کار در اداره می مانند من برای نجات جان آنان طناب را رها خواهم کرد ! به محض تمام شدن سخنان مشوقانه و تحسین برانگیز مدیر ، کارکنان که به وجد آمده بودند شروع کردند به دست زدن و ابراز سپاسگزاری از مدیر!!
مصاحبه شغلی : در پایان مصاحبه شغلی برای استخدام در شرکتی ، مدیر منابع انسانی شرکت از مهندس جوان صفر کیلومتر ام آی تی پرسید : " و برای شروع کار ، حقوق مورد انتظار شما چیست ؟ " مهندس گفت : " حدود 75000 دلار در سال ، بسته به اینکه چه مزایایی داده شود . " مدیر منابع انسانی گفت : " خب ، نظر شما درباره 5 هفته تعطیلی ، 14 روز تعطیلی با حقوق ، بیمه کامل درمانی و حقوق بازنشستگی ویژه و خودروی شیک و مدل بالای در اختیار چیست ؟ " مهندس جوان از جا پرید و با تعجب پرسید : شوخی می کنید ؟ مدیر منابع انسانی گفت : « بله ، اما اول تو شروع کردی . »
کارمند تازه وارد : مردی به استخدام یک شرکت بزرگ چند ملیتی درآمد . در اولین روز کار خود ، با کافه تریا تماس گرفت و فریاد زد : « یک فنجان قهوه برای من بیاورید . » صدایی از آن طرف پاسخ داد : « شماره داخلی را اشتباه گرفته ای . می دانی تو با کی داری حرف می زنی ؟ » کارمند تازه وارد گفت : « نه » صدای آن طرف گفت : « من مدیر اجرایی شرکت هستم ، احمق . » مرد تازه وارد با لحنی حق به جانب گفت : « و تو میدانی با کی حرف میزنی ، بیچاره . » مدیر اجرایی گفت : « نه » کارمند تازه وارد گفت : « خوبه » و سریع گوشی را گذاشت .
اشتباه موردى : کارمندی به دفتر رئیس خود می رود و می گوید : « معنی این چیست ؟ شما 200 دلار کم تر از چیزی که توافق کرده بودیم به من پرداخت کردید . » رئیس پاسخ می دهد : « خودم می دانم ، اما ماه گذشته که 200 دلار بیش تر به تو پرداخت کردم هیچ شکایتی نکردی . » کارمند با حاضر جوابی پاسخ می دهد : « درسته ، من اشتباه های موردی را می توانم بپذیرم اما وقتی به صورت عادت شود وظیفه خود می دانم به شما گزارش کنم . »
زندگی پس از مرگ : رئیس : شما به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارید ؟ کارمند : بله ! رئیس : خوب است . چون وقتی صبح امروز برای شرکت در مراسم تشییع جنازه پدربزرگتان اداره را ترک کردید ، او به اینجا آمد و گفت که می خواهد شما را ببیند
منطق:
معلم گفت : دو مرد پیش من می آیند. یکی تمیز ودیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد می کنم حمام کنند.شما فکر می کنید ، کدام یک این کار را انجام دهند ؟
هردو شاگرد یک زبان جواب دادند : خوب مسلما کثیفه !
معلم گفت : نه ، تمیزه . چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر آن را نمی داند.پس چه کسی حمام می کند ؟
حالا پسرها می گویند : تمیزه !
معلم جواب داد : نه ، کثیفه ، چون او به حمام احتیاج دارد. وباز پرسید : خوب ، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند ؟
یک بار دیگر شاگردها گفتند : کثیفه !
معلم دوباره گفت : اما نه ، البته که هر دو ! تمیزه به حمام عادت دارد و کثیفه به حمام احتیاج دارد. خوب بالاخره کی حمام می گیرد ؟
بچه ها با سر درگمی جواب دادند : هر دو !
معلم بار دیگر توضیح می دهد : نه ، هیچ کدام ! چون کثیفه به حمام عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد!
شاگردان با اعتراض گفتند : بله درسته ، ولی ما چطور می توانیم تشخیص دهیم ؟هر بار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است
معلم در پاسخ گفت : خوب پس متوجه شدید ، این یعنی: منطق ! و از دیدگاه هر کس متفاوت است
نیروی فکر
نیک سیترمن جوان، کارمند فعال، پرشور و پرکار راه آهن بود که همسر و دو فرزندش را بسیار دوست می داشت.
در یکی از روزهای تابستان به کارکنان قطار اطلاع داده شد به خاطر سالروز تولد رئیس می توانند یک ساعت کارشان را زودتر تعطیل کنند.
نیک در حالی که آخرین واگن قطار را وارسی می کرد در کوپه ای که یخچال قطار بود محبوس شد
با توجه به اطلاعاتی که داشت، می دانست که درجه حرارت این واگن زیر صفر است پس با خود اندیشید "اگر نتوانم از این جا بیرون بروم حتما" منجمد خواهم شد"
هرچند می دانست که همه کارکنان، آنجا را ترک کرده اند و کسی نیست تا به او کمک کند، اما جدا" ترسیده بود، پس آنقدر با مشت به در کوبید و فریاد کشید تا از پا افتاد.
سپس برای این که خانواده اش بدانند چه اتفاقی برای او افتاده، چاقویی پیدا کرد و روی کف چوبی واگن نوشت: "به شدت سرد است، بدنم دارد کرخت می شود، کم کم دارم به خواب می روم، اینها آخرین کلمات من هستند"...
و روز بعد، کارکنان قطار در واگن یخچال را باز کردند و با جسد بی جان نیک روبرو شدند!
... همه چیز نشان میداد که نیک در اثر انجماد جانش را از دست داده است.
اما حقیقت این بود که یخچال واگن کار نمی کرد!! و درجه حرارت یخچال در حدود 13 درجه سانتیگراد بود!
پس نیک با نیروی افکار منفی خود را از دست داده بود
آیا می دانید بزرگترین دشمن ما در این دنیا چیست؟
بزرگترین دشمن ما، ذهن بدبین و افکار منفی خودمان است.
با پرورش و تقویت افکار مثبت، به خودباوری و افزایش اعتماد به نفس خود کمک کنید
ملا نصرالدين و بهرهگيري از استراتژي تركيبي بازاريابي!!!
سکه ی طلا یا نقره؟؟
هيچ اشکالي ندارد که تو را احمق بدانند
ملا نصرالدين هر روز در بازار گدايي ميکرد و مردم با نيرنگي٬ حماقت او را دست ميانداختند. دو سکه به او نشان ميدادند که يکي شان طلا بود و يکي از نقره. اما ملا نصرالدين هميشه سکه نقره را انتخاب ميکرد. اين داستان در تمام منطقه پخش شد. هر روز گروهي زن و مرد ميآمدند و دو سکه به او نشان مي دادند و ملا نصرالدين هميشه سکه نقره را انتخاب ميکرد. تا اينکه مرد مهرباني از راه رسيد و از اينکه ملا نصرالدين را آنطور دست ميانداختند٬ ناراحت شد. در گوشه ميدان به سراغش رفت و گفت: هر وقت دو سکه به تو نشان دادند٬ سکه طلا را بردار. اينطوري هم پول بيشتري گيرت ميآيد و هم ديگر دستت نمياندازند. ملا نصرالدين پاسخ داد: ظاهراً حق با شماست٬ اما اگر سکه طلا را بردارم٬ ديگر مردم به من پول نميدهند تا ثابت کنند که من احمق تر از آنهايم. شما نميدانيد تا حالا با اين کلک چقدر پول گير آوردهام.
«اگر کاري که مي کني٬ هوشمندانه باشد٬ هيچ اشکالي ندارد که تو را احمق بدانند.»
در اين داستان ميبينيم ملا نصرالدين با بهرهگيري از استراتژي تركيبي بازاريابي، قيمت كمتر و ترويج، كسب و كار «گدايي» خود را رونق ميبخشد. او از يك طرف هزينه كمتري به مردم تحميل ميكند و از طرف ديگر مردم را تشويق ميكند كه به او پول بده
فروش کوکاکولا در خاورمیانه
يكي از نمايندگان فروش شركت كوكاكولا، مايوس و نا اميد از خاورميانه بازگشت.
دوستي از وي پرسيد: «چرا در كشورهاي عربي موفق نشدي؟»
وي جواب داد: «هنگامي كه من به آنجا رسيدم مطمئن بودم كه مي توانم موفق شوم
و فروش خوبي داشته باشم. اما مشكلي كه داشتم اين بود كه عربي نمي دانستم.
لذا تصميم گرفتم پيام خود را از طريق پوستر به آنها انتقال دهم.
بنابراين سه پوستر زير را طراحي كردم:
پوستر اول مردي را نشان مي داد كه خسته و كوفته در بيابان بيهوش افتاده بود.
پوستر دوم مردي را نشان مي داد كه در حال نوشيدن كوكا كولا بود .
پوستر سوم مردي بسيار سرحال و شاداب را نشان مي داد.
پوستر ها را در همه جا چسباندم.»
دوستش از وي پرسيد: «آيا اين روش به كار آمد؟»
وي جواب داد: «متاسفانه من نمي دانستم عربها از راست به چپ مي خوانند
و لذا آنها ابتدا تصوير سوم، سپس دوم و بعد اول را ديدند.»!!
مرد بالن سوار و مرد روي زمين
مردي در يك بالن در حال پرواز كردن بود كه متوجه شد گم شده است. در حالي كه ارتفاع بالن را كم ميكرد، مردي را ديد.
مرد بالنسوار فرياد زد: "ببخشيد، ميتوانيد به من كمك كنيد. من به دوستم قول دادم كه نيم ساعت پيش او را ملاقات كنم، اما حالا نميدانم كجا هستم."
مرد روي زمين پاسخ داد: "بله. شما در يك بالن در ارتفاع حدود 10 متر از سطح زمين معلق هستيد. شما از شمال بين 40 و 42 درجه عرض جغرافيايي و از غرب بين 58 و 60 درجه طول جغرافيايي قرار داريد."
مرد بالنسوار پاسخ داد: "شما بايد مهندس باشيد."
مرد روي زمين گفت: "بله. از كجا فهميدي؟"
مرد بالنسوار گفت: "خوب، همه چيزهايي كه گفتي از نظر فني درست است، اما من نميدانم با اطلاعاتي كه دادي چكار كنم و در حقيقت هنوز گمشده هستم."
زشت ترین زن جهان
جولیا پاسترانا که به زشت ترین زن جهان معروف شده بود،
پس از 150 سال در وطنش مکزیک به خاک سپرده شد.
به گزارش روزنامه لبنانی "النهار" جولیا که در قرن نوزده زندگی می کرد، از بیماری هایپرتریکوزیس رنج می برد. در اثر این بیماری تمام چهره وی از مو پوشانده شده بود .
یک مردی آمریکایی به نام "تئودور لنت" که متوجه وضعیت غیرعادی پاسترانا شده بود، به وی رقص و موسیقی آموخت و نمایشهایی در اروپا برایش ترتیب داد و سرانجام با وی ازدواج کرد.
پس از مرگ پاسترانا، "لنت" جسد همسرش را مومیای کرد و در معرض دید عموم قرار داد. لنت بر این باور بود که همسرش برغم بی عدالتی و ظلم و ستم ، توانسته بود بر مشکلات غلبه کند.
چهرمین دوره مسابقات فوتسال هریس با قهرمانی تیم بودی بال و نایب قهرمانی پارس فلز به پایان رسید
حادثه هیچ گاه خبر نمیکند اما گاهی اوقات این فرصت پیش میآید که یک ثانیه قبل از وقوع حادثه بتوان از آن عکس گرفت.
به گزارش فارس، گرفتن عکس بعد از وقوع حادثه کار چندان سختی نیست اما گرفتن عکس درست لحظاتی قبل از آنکه حادثهای اتفاق بیفتد میتواند جالب باشد.
در ادامه تصاویر حوادثی چند ثانیه قبل از اتفاق افتادن ارائه میشود.